پایگاه
علمی ، ادبی و
فرهنگی مظفر
شریعتی
آشنايي
مقدماتي ،
مختصر و مفيد با اصول
و
تئوري
موسيقي و
دستگاههای
موسیقی
مناسب برای
آنها که هیچ
از موسیقی نمیدانند
و نیز
آنها که کمی
میدانند اما
با مفهوم گام
و دستگاههای
موسیقی مشکل
دارند .
تقديم
به روان پاك
همسر نازنينم افسانه
كه به
دست گرفتن سه تار او پس از
پنج سال
از ديوار
خانه اي كه
سالهاست بي او
ديگر
خانه
نيست .
انگيزه
اي شد
در نوشتن اين
يادداشتها
مظفر
شريعتي
تير ماه 89
ویدیوی
" نگاهی کلی به
موسیقی و
موسیقی
ایرانی "
بهمن 402
ویدیوی
" نگاهی کلی به
موسیقی و
موسیقی
ایرانی "
بهمن
خيلي
جوان بودم و
از موسيقي جز
اينكه
آن را دوست
داشتم
چيزي نميدا
نستم ( هنوز هم
نميدانم ) نيمه شبي ملودي
يك آهنگ كه
مدتها از يادم
رفته بود به
خاطرم آمد .
فورا بلند شدم
و قلم و كاغذي
بر داشتم و آن
آهنگ
را به
صورت فارسي !
بر كاغذ نوشتم
و چند بار هم
خواندم
تا مطمئن شوم
كه درست است و
فردا هم ميتوانم
آن را بخوانم
!! اما
فردا صبح كه
تلاش كردم تا آن نوشته
را بخوانم چون آن
آهنگ و ملودي
دوباره از حافظه
من پاك شده
بود هر
چه تلاش كردم
آنچه را كه
چند ساعت قبل
نوشته بودم
بخوانم
نشد كه نشد . نوشته
من چيزي شبيه
اين بود :
دي ري ري ري
ريم ريم
ديريم ريم ... !! آن
هنگام
بود
كه دانستم اهمیت
وجود خطی برای
نوشتن موسیقی و
انتقال آن به
دیگران
چه اندازه
است . و
شروع
کردم به اندكي
مطالعه
در اين
زمينه.
اكنون اگر
شما هم تا
كنون به اين
انديشيده ايد
كه صداهاي
موسيقي را
چگونه
مينويسند یا
به عبارتی خط
موسیقی ، اما چيز
ي از آن
نميدانيد و يا
كتابهايي را
خوانده ايد
اما چيزي
نفهميده ايد . اين
مطلب مختصر و
به زبان بسيار
ساده ، براي شما
مفيد خواهد
بود . زیرا
هدف آن آموزش
نت نویسی یا نت
خوانی و یا
نوازندگی و ... نیست ، بلکه
هدف این
نوشته
آن است که با
مفاهیم این
مطالب آشنا شوید
در تا صورت
علاقه و نیاز
بتوانید
آموختن آن را
شروع کنید .
موسيقي
عبارت است از
صداهايي كه به
گوش ما انسانها
خوش مي آيد. از
دير باز اهل
فن متوجه شده
بودند كه گوش
انسان تنها از
صداهايي لذت
ميبرد كه بين
آنها يك رابطه
بخصوص وجود
دارد . اين رابطه
در واقع چيزي
نيست جز نسبت فركانس دو
صوت به هم . كه در
گذشته
تنها با
معيار نسبت
طول سيم ها
سنجيده و
محاسبه ميشد . زیرا
مبحث فرکانس یا
تواتر بحث جدیدی
در علم
است . بنابراین هفت
نسبت اصلی و یا
نت موسیقی به
نامهای دو ، ر
، می ، فا ، سل ،
لا ، سی
در نظر گرفته
شد که
توسط آلات موسیقی
نواخته میشوند
. آنچه که
نواختن این
نتها یا سیمهایی
که برای این
نت ها تنظیم
شده اند
ایجاد میکند
طنین ویژه ای
است که کوش
انسان تشخیص میدهد
اما این طنین
ها و یا نت ها میتوانند
با فرکانسهای
کمتر یا بیشتری
هم نواخته شده
و همان طنین
را اما با صدایی
بم تر یا ریز
تر ایجا کنند بنابراین
میتوانیم ساز یا آلت موسیقی
را به گونه ای
بسازیم که طیف
بیشتری از
فرکانسها را در
محدوده
فرکانسهایی
که گوش ما میتواند
بشنود
، با همین
نسبت ( نتها )
بنوازد . که
عملا هم چنین
است . بنابراین
بعد از نت سی میتوانیم
کشش سیم ساز
را طوری تنظیم
کنیم که
مجددا نت دو
را اما با
فرکانسی دو
برابر ایجاد
کند . در این
صورت گفته میشود
نت دو یک
اکتاو بالاتر
. و به همین ترتیب
ادامه دهیم .
البته شکل فیزیکی
سازها اجازه
نمیدهد که
بتوانیم در
محدوده زیادی
این کار را
انجام دهیم
ومعمولا اغلب
سازها در
حدود
دو تا سه اکتاو بیشتر
وسعت ندارند .
اما در
پیانو میتوان
نتها را تا 7
اکتاو گسترش
داد یعنی میتوانیم
هفت نت دو
داشته باشیم
که هر یک
فرکانسشان دو
برابر قبلی
باشد و البته
برای همه نتها
چنین خواهد
بود . گوش یک
موسیقی دان نت های
موسیقی را
درست همانطور
که ما صدای
دوستان و
بستگانمان را
میشناسیم میشناسد
. یک رهبر ورزیده
ارکستر قادر
است نواخته
شدن نت های
اشتباه
را از میانصدای
حاصل از آنهمه
نوازنده به سادگی
تشخیص دهد .
اگر به جند ساز موسیقی دسترسی
داشته باشید کافی
است نتهای موسیقی
را با این
سازها بنوازید
و متوجه شوید
که همه نت های"
دو " طنین
مشابهی
دارند
که با طنین
نت" ر " یا دیگر
نت ها متفاوت
است .
از این
نشانی
پیانوی مجازی
با شکل و شمایل
تصویر فوق را
باز کنید و نتهای C اول تا پنجم آن
را بنوازید و
به مشابهت طنین
آن دقت کنید . سپس سایر
نت ها را به همین
ترتیب نواخته
و به طنین و نیز
زیر و بمی آن
دقت کنید . گوش یک موسیقی
شناس باید
بتواند
نت ها
از راه گوش
کردن
تشخیص دهد . یک
موسیقی دان میتواند بدون نیاز به
استفاده از یک
ساز
برای آن آهنگ
بنویسد . دفتر
ویژه نوشتن
موسیقی را بر
میدارد ( دارای
خطوط حامل ) و در
ذهنش صداها را
شنیده و درست
همانطور که من
اکنون این
واژه را به
فارسی مینویسم
و شما هم میخوانید نتها را
مینویسد و یک
نوازنده موسیقی
دان هم آنها
را مینوازد . میگویند بتهون
برخی از آثار
بزرگ خود را
در شرایطی
نوشت که خودش
قادر به شنیدن
آنها نبود .
بنابراین بر
روی سازها با
رعایت کردن همیبن
نسبت فواصل میتوان
محل نت ها را
مشخص کرد . به
عنوان مثال بر
روی سه تار که
معمولا فاصله
بین دو گره
ابتدا و انتهای
سیم یا
همان طول سیم
روی
ساز (
فاصله
خرک تا شیطانک یا همان
دو نقطه اتصال
اولیه و انتهایی
سیم ) 66 سانتیمتر
است و معمولا
به گونه ای
تنظیم میشود
که نواختن
آزاد سیم اول
آن صدای
نت دو را
داشته باشد ، فاصله 33
سانتیمتری از محل
خرک ،
محل نت "
دو " یک اکتاو
بالاتر آن میباشد
. (یک
اکتاو بالاتر یعنی
فرکانس دو
برابر )
و به همین
ترتیب و با
استفاده از همین
نسبت ها
پرده های روی
ساز بسته میشوند
.بنابراین پرده سل
در 44
سانتیمتری
خرک و " فا " در 49.5
سانتیمتری بسته میشود
. ( چون
فرکانس سیم با
طول سیم نسبت
عکس دارد برای تعیین
محل بستن پرده
ها یا همان
محل نت ها کافی
است عدد 66
را به نسبت
عکس
اعدادی که در جدول
زیر برای
فرکانس داده
شده تقسیم کنید
) وقتی انگشت
دست نوازنده روی یک
پرده قرار میگیرد
طول سیم که در
حالت آزاد 66
سانتیمتر بود
و نت دو را مینواخت
اکنون
کوتاهتر شده و
نت مربوط به
آن فاصله را مینوازد
. در
سازهایی
مانند سنتور یا
چنگ و پیانو سیم های
زیادی با طول
متفاوت
ایجاد میشود
که هر یک برای نت ویژه
ای تنطیم شده
اند و به آنها
ضربه زده میشود
.
|
|
|
|
|
|
||
وقتی به این
سازها دست میزنید
حتی اگر هیچ
موسیقی ندانید
و اتفاقی سیم ها یا
دکمه
ها را بزنید همچنان
صدای خوشنواز
موسیقی به گوش
میرسد یعنی
اصواتی حساب
شده و خوش آیند
. اگر چه مجموع
آنها هیچ
ملودی یا آهنگ
خوشی نباشد . اما وقتی
به سازی مانند
ویولون دست
بزنید
چون هر صدایی
میتواند از آن
خارج شود مدتهای
زیادی باید
تمرین کنید تا
فقط بتوانید
به جای هر صدایی
، صدای نت ها
را اجرا کنید. به همین دلیل
نواختن ویولون
بسیار مشکل و
فراگیری آن بسیار
طولانی
است .
پس نسبت
فرکانس اصوات
در موسیقی اهمیت
دارد
و هفت
صداي موسيقي
با اين نسبت
فرکانس ها
عبارتند از :
able001
do |
|
si |
|
la |
|
sol |
|
fa |
|
me |
|
re |
|
do |
نام |
دو |
|
سي |
|
لا |
|
سل |
|
فا |
|
مي |
|
ر |
|
دو |
|
C |
|
B |
|
A |
|
G |
|
F |
|
E |
|
D |
|
C |
علامت |
2 |
|
15/8 |
|
5/3 |
|
3/2 |
|
4/3 |
|
5/4 |
|
9/8 |
|
1 |
نسبت
فرکانس |
528 |
|
495 |
|
440 |
|
396 |
|
352 |
|
330 |
|
297 |
|
264 |
فركانس |
|
|
|
|
A4=440 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بنابراين
اگر فركانس
نت
"دو"
اول
را 264
هرتز فرض
كنيم
فركانس نت " دو" دوم دو
برابر آن ميشود يعني 528
هرتز كه
همانطور که بیان
شد
گفته ميشود يك
اكتاو بالاتر
از" دو" اول
است . صدای این
نوت زیر تر میشود ( در مثال
بالا که در
مورد نسبت
فاصله ها بیان
شد طول
سیم که 66 سانتیمتر
بود و نت "دو" را مینواخت
، نصف کردیم در نتیجه فرکانس
آن دو برابر
شد و به
عبارتی نت " دو
" یک اکتاو
بالاتر را
نواخت .( صدای
آن زیر تر میشود
)
صداي
اين نوت ها را
ميتوانيد
توسط اين
پيانوي آنلاين
در اينجا
بشنويد .
( 264 ضرب در 9 تقسيم
بر 8 ميشود 297 )
در برخي
كشورها براي
نت سي به جاي h از b
استفاده
ميشود
Table002
Table003
در
جدول بالا بین نت
های " می " و " فا " و نیز "
سی " و
"دو "
بر خلاف بقیه
جدول فاصله نازکتری قرار
داده شده است (
سیاه رنگ ) این
امر به این دلیل
است که در موسیقی نسبت بین
این دو نت را نیم
پرده میگویند در حالیکه
بقیه نت ها با
هم یک پرده
فاصله دارند (
به
نسبت عددي شانزده
پانزدهم كه بين
اين
چهار نت
وجود دارد نيم
پرده گفته
ميشود ) این مطلب را
به عنوان یک
تعریف بپذیرید
. اگر
فاصله بین دو
نت را به چای یک
پرده
به چهار بخش
تقسیم
کنیم به هر
قسمت یک ربع
پرده گفته میشود
( یا نصف نیم
پرده ) ، صدایی
که از این نت
ها خارج میشود
برای بسیاری
از فرهنگ ها و
مردم
گوشخراش
خواهد بود اما نت
های این
فواصل در موسیقی
ایرانی برای
ما بسیار هم
خوشایند میباشند
. چون گوش ما به
شنیدن این
صداها عادت
کرده است . بنابراین
در موسیقی ایرانی
ما فواصل ربع
پرده هم
در بین نت ها
استفاده میشوند . کمی
جلوتر بیشتر
با این مطلب
آشنا میشوید . |
در پيانو
كه ساز كاملي
است اين نت ها
تا 7
اكتاو گسترش دارد يعني
پيانو
ميتواند در
محدوده
7
اكتاو
صداهاي
موسيقي
را از فركانس
20 هرتز تا
5000 هرتز ايجاد
كند
اما سازهاي
ديگر چنين
توانايي
ندارند و اغلب
در محدوده
مشخص اندكي قادر به
ايجاد صداهاي
موسيقي هستند
.
مطابق
آنچه در جدول
دیدید بین نت
می و فا
و همچنین نت سی و
دو نیم
پرده فاصله
است . در
کلید های پیانو دیگر بین
این دو نت که فقط نیم
پرده فاصله
دارند
فاصله
کوچکتر دیگری مثلا ربع
پرده
قرار داده
نشده
اما بین بقیه
نت ها یک دکمه
سیاه قرار
داده شده که
صدای آن نیم
پرده با صدای
دکمه سفید
فاصله دارد . اولین
دکمه سیاه سمت
چپ دو دیز میباشد
یعنی صدای آن
نیم پرده
بالاتر از دو
قبل از خود میباشد
. این دکمه را میتوان ر
بمل هم نامید یعنی
صدایش نیم
پرده از نت
بعدی آن یعنی ر
بم تر است .
در
اين سايت ها
ميتوانيد به
صورت آنلاين توسط
پيانو صداي نت
ها را بشنويد .
http://ababasoft.com/music/piano_machine.html
http://www.play-piano.org/play_online_piano_piano.html
http://www.musiclessonsplus.co.uk/pupilarea/virtualpiano.htm
نرم
افزار هايي
نيز وجود دارد
كه با نصب
آنها در
كامپيوتر خود
ميتوانيد
پيانو بزنيد و حتي
نتها را
بياموزيد .
واژه piano simulator for pc را
در گوگل جستجو
كنيد
آنها را خواهيد
يافت .
حال یک ساز
بردارید وبا
کمی سعی و خطا
و بازی کردن
با آن بخشی از یک
ملودی یا آهنگ
را بزنید . کار
دشواری نیست . ( میتوانید
از همین سایت
هایی که در
بالا معرفی شد
استفاده کنید
) اکنون
فرض کنید که
میخواهیم نت این
آهنگ را بنویسیم
تا فرد دیگری
و یا حتی
خودمان
دوباره
بتوانیم آن را
بنوازیم . روی هر
سازی محل نت
ها مشخص میباشد
. ( با فرض اینکه
ساز درست کوک
شده باشد ) پس
فرض میکنیم ما
با سازمان این
نت ها را از چپ به راست
نواخته ایم :
Sol do se do re
اما با دیدن این
نت ها
کسی نمیتواند
آهنگ ما را
بنوازد . خود
ما هم اگر
فردا ملودی را
در ذهنمان فراموش
کردیم
با استفاده
از این نت ها
نخواهیم
توانست آن را
دوباره بنوازیم زیرا برای این
کار یک چیز
مهم را مشخص
نکرده و
ننوشته ایم و
آن مدت
زمانی است که
باید هر نت را
بنوازیم . چه مدت
باید نت سل
نواخته شود ؟ آیا بین نت
ها زمانی برای سکوت هم
وجود دارد ؟ اگر بله ،چقدر ؟
پس باید نوشته
مان را تکمیل
تر کرده و
مثلا بنویسیم " sol "
چهار ثانیه یک ثانیه
سکوت “ do “
سه ثانیه “ce “ یک
ثانیه و ...
موسیقی دان
ها برای ساده
شدن این کار روی پنج
خط به نام
خطوط حامل
علامتهایی
قرار میدهند که محل و
شکل آن
علامتها نشان
دهنده اسم نت
و زمان اجرای
آن میباشد .
اگر
در سمت چپ این
خطوط
حامل علامت
مشاهده شده در
شکل زیر که به
آن علامت سل میگویند قرار
داشته باشد ، یک
دایره کوچک تو
خالی روی خط
دوم از پایین
نشان دهنده نت
سل خواهد بود که به مدتی
که قرار داد دیگری
آن را تعریف میکند
نواخته میشود برای
مشخص کردن
زمان اجرای یک
نت ، آن دایره
کوچک را نت
گرد نامیده و عددی
از زمان را به
آن نسبت میدهیم مثلا یک ثانیه .
شکل بعدی
( در تصویر
شماره ) نت سفید است که
ارزش زمانی آن
نصف نت
گرد است . و چون
نت گرد را یک ثانیه
فرض کردیم نت
سفید میشود نیم
ثانیه .
به همین ترتیب
نت سیاه
با ارزش زمانی
نصف نت قبل و .. مطابق
آنچه در شکل زیر مشاهده
میکنید .
و البته با
علامات دیگری
میتوان کشش این
نت ها را کمی
هم تغییر داد
به عنوان مثال
قرار دادن یک
نقطه زمان کشش
نت را
به اندازه
نصف کشش اصلی
اضافه میکند .
پس اكنون براحتي
ميتوان نام و مدت
اجرای یک نت را
نوشت
تا هر كس
بتواند آن را
در يك
ساز به صدا در
آورد .
البته این
اساس کار است و ریزه
کاریهای دیگری
وجود دارد که باید در
کتاب ها و
کلاس های موسیقی
آنها را بیاموزید.
بخشی از نت
مرغ سحر
شنیدن
اجرای آرام و
آموزشی مرغ
سحر توسط
استاد
ذوالفنون
Table003
یکی
از بخش های
مهم موسیقی ریتم آن
است . وارد شدن
به بحث ریتم و تعریف
و انواع آن
بحثی کاملا
فنی و تخصصی
است که درک آن
فقط برای دست
اندرکاران
موسیقی
مقدور است
آنهم پس از
سالیان دراز
تمرین .
اما برای
آشنایی با
مفهوم آن کافی
است به این
نکته توجه کنیم که هر قطعه
موسیقی
که میشنویم دارای یک
ریتم زمانی
ویژه
است (
تمپو ) . برای اینکه
بتوان
زمان را بر روی
خطوط حامل نت
نویسی وارد
کرد خطوطی عمودی
به نام خطوط میزان
و نوشتن
اعدادی در
ابتدای قطعه هم وارد
میدان میشوند
. که در واقع
تقسیم بندی
زمانی اجرای
موسیقی میباشند
. هر ميزان از
چند بخش ديگر
كه به آن ضرب گويند تشكيل
شده است
از جمله ميزان
هاي دو ضربي ،
سه ضربي و
چهار ضربي . ميزان
را به صورت یک كسر
بيان ميكنند که در
ابتدای نت
نوشته میشود (
که در کنار کلید
سل در نت مرغ
سحر به
صورت سه
چهارم دیده میشود
) .
صورت این
كسر
معرف تعداد
ضرب در میزان و مخرج
كسر
مدت
زمان
میزان
را مشخص
ميكند.به
عنوان مثال فرض کنید
تعداد ضربه
در یک میزان
چهار و زمان
اجرای این
چهار نت هم
چهار ثانیه
باشد .
در این صورت آن را
چهار چهارم
نامیده و به
صورت یک کسر 4/4 مینویسیم .
زمان اجرای
میزان را هم
به صورت یک
عدد در بالای
صفحه مینویسند
که در مثال
مرغ سحر
عدد 140 نوشته
شده است . این
عدد تعداد
ضرب در دقیقه
است (Bpm)
بنابراین
معمولا برای
آغاز تمرین
نوازندگی این
زمان را ( تمپو )
برابر 60 در نظر
میگیرند یعنی
زمان هر نت یک ثانیه
در نظر گرفته
میشود تا هنر
آموز بتواند
زمانبندی قطعه
موسیقی را درک و
اجرا کند .
البته ممکن
است در یک میزان
تعداد نت
کمنری از
چهار نت
اجرا شود
مثلا ممکن
است در این میزان
تنها سه نت هر یک
به میزان یک
ثانیه
بیان شود اما چون
مدت کل میزان
چهار ثانیه
تعریف شده
است پس باید یک
سکوت یک ثانیه
ای هم در بین این
نتها وجود
داشته باشد .
در نت مرغ سحر
در بالا
به این نکته یعنی
تعداد نت های
بین دو خط
عمودی دقت کنید .و
البته دقت کنید
که این نت سه چهارم
است یعنی در یک
میزان
آن ، سه ضرب یا
سه نت وجود
دارد ( یا دو نت
و یک سکوت )
مفهوم ضرب
را باید به
صورت حضوری و
شنوایی
آموخته و درک
کنید و
خیلی هم آسان
نیست . اما برای
آشنایی
،
انگشت خود را با سه
شماره
منظم از نظر
زمانی
مثلا نیم
ثانیه
با شماره های
یک دو سه بر روی
میز بزنید اما ضربه
اول قوی
ضربه دوم متوسط و
ضربه سوم را ضعیف
بزنید و
دوباره از
اول یک قوی دو
متوسط
سه ضعیف
و ..... این
ریتم و
زمانبندی در
طول اجرای
موسیقی رعایت
میشود ( نه
الزاما )
درآغاز
تمرين
نوازندگي از
وسيله اي به
نام مترونوم
استفاده
ميشود كه به
صورت
مكانيكي و يا
الكترونيكي
صداي تيك تاك
منظمي را
ايجاد ميكند (
بر حسب همان
تعداد ضربان
در ثانیه یا
تمپو ) و يا
نوازنده با
پاي خود
ضرب مشخصي
را تكرار
ميكند . مانند
همان یک
دو
سه
که در
بالا بیان شد
. اما
به هر حال بخش
ریتم و وزن از
بخش های تخصصی
و در عین حال
بسیار مهم در
موسیقی است . همچنین
ریتم موسیقی
سنتی ما نیز
کاملا در
قالب ریتم و
زمانبندی
موسیقی غربی یا
به قول معروف
فرنگی
نمیگنجد . اما این
را نباید به
حساب ضعف موسیقی
ایرانی
دانست .
متاسفانه نت نویسی
با قواعد
اروپایی
باعث میشود در
مواردی
نتوان این
موسیقی را
درست منتقل
کرد .
برای درک
بهتر مفهوم ریتم
و نیز انتقال
آن در فرهنگ
های مختلف
،به جای مثالی
از موسیقی ، به یک شعر زیبای
مولانا
و نیز یک
رباعی خیام
توجه کنید .
چرا که در
واقع شعر هم نوعی
موسیقی است
اما در
کلام .من و
شما به دلیل
فرهنگ مشترک
زبانی مان و
حال و هوای
فرهنگی که در
آن رشد کرده ایم
، زیبایی
آهنگ و
ریتم بی نظیر
این واژه ها
را با
تمام
وجودمان درک
میکنیم
و لذت میبریم حال فرض کنید
که یک غیر
فارسی زبان که از
نظر او شعر باید بتواند
به بخش های
مساوی از دو یا
چند
کلمه
و یا تعداد
مشخصی حروف
تقسیم شود (که
البته
چنین نیست و
فقط فرض میکنیم
)
بخواهد این
شعر را در آن قالب دو
یا چند تایی
مورد نظر خود بیان و یا
درک کند
. به
قاطعیت میتوان
گفت که امکان
آن وجود
ندارد . یعنی
در ادبیات
ما اشعاری
وجود دارد که اگر
چه ممکن است در یک
قالب تعریف
شده
شعر
غربی
قرار نگیرد اما دارای
وزنی است
کاملا حساب
شده و
منظم که
اگر کوچکترین
تغییری در آن
رخ دهد ،
شعر زیبایی
خود را از دست
خواهد داد .
بنابراین در
موسیقی ما نیز
نظم هایی
وجود دارد که
ممکن است برخی
از آنها
را نتوان در
قالب وزن های
تعریف شده
اروپایی بیان
کرد ، اما این
به سبب بی نظمی
در موسیقی ما
نیست
بلکه به دلیل
نظم ویژه موسیقی
ماست . که
اساسا موسیقی
یعنی نوعی
نظم در
بیان صداها یی
مشخص یار مرا
غار مرا عشق
جگرخوار مرا یار تویی
غار تویی
خواجه
نگهدار مرا نوح تویی
روح تویی
فاتح و مفتوح
تویی سینه
مشروح تویی
بر در اسرار
مرا نور تویی
سور تویی
دولت منصور
تویی مرغ که
طور تویی
خسته به
منقار مرا قطره
تویی بحر تویی
لطف تویی قهر
تویی قند تویی
زهر تویی بیش
میازار مرا حجره
خورشید تویی
خانه ناهید
تویی روضهٔ امید
تویی راه ده ای
یار مرا روز تویی
روزه تویی
حاصل دریوزه
تویی آب تویی
کوزه تویی آب
ده این بار
مرا دانه
تویی دام تویی
باده تویی
جام تویی پخته تویی
خام تویی خام
بمگذار مرا این تن
اگر کم تندی
راه دلم کم
زندی راه شدی تا
نبدی این همه
گفتار مرا ای بس که نباشیم
و جهان خواهد
بود نی نام زما و
نی نشان
خواهد بود زین پیش نبودیم
و نبد هیچ خلل زین پس چو
نباشیم
همان خواهد
بود |
پس
همانطور که بیان
شد در واقع
فركانس اولين
نت كه به آن"
دو " ميگوييم اهميت
چنداني ندارد و آنچه
اهميت دارد
اين است كه
صداي بعدي داراي
نسبت
مشخص 8/9 (
نه
هشتم ) با آن
باشد . اما
براي رعايت
استاندارد فركانس نوت LA 3 را 440
هرتز در نظر
گرفته اند و
بنا براين فركانس
ساير نت ها با توجه
به اين فركانس
محاسبه ميشود
. براي
استاندارد
بودن اين
تنظيم از
وسيله اي به
نام دياپازن
استفاده
ميشود
كه ضربه
به آن يك صداي
با فركانس
دقيق و ثابت ( لاي 3 برابر 440
هرتز ) ايجاد
ميكند .
نوازنده با به
صدا در آوردن
اين وسيله و
مطابقت دادان
آن با صداي
ساز ساز
خود را كوك
ميكند .
در صورت
استفاده از
مترونوم
الکترونیکی سیم ساز
را به صدا در می
آوریم و این
دستگاه با
نشان دادن
حروف لاتین
معرف آن نت در وسط
صفحه و یک
عقربه
که میتواند
به آن نزدیک یا
از آن دور شود
، انحراف از
نت نواخته شده را نشان
میدهد .
معمولا وقتی
عقربه به نت
اصلی میرسد و
با دقت روی آن
نت قرار میگیرد رنگ
صفحه نمایش تغییر
میکند .
در ویدئوی زیر کوک
بودن سیم سه
تار
توسط مترو
نوم الکترونیکی را
مشاهده کنید
مترونوم
مكانيكي
نرم
افزار هايي
براي مترونوم
نيز وجود دارد
و در برخي
سايتها نيز
ميتوانيد به
صورت آنلاين از
آن استفاده
كنيد . مترو
نوم آنلاين
یک مترونوم
الکترونیکی در حالتی
که صدایی به میکروفون
آن وارد نشده
است .
به
عدد 440
در بالا سمت
راست یعنی
مبنای سنجش و C به
معنی نت دو دقت کنید
.
مترونوم
نشان میدهد
که یک
نت G” “ یعنی
سل
نواخته شده
است . اگر عقربه
کمی از وسط
بالاتر
یا پایین تر
رود آن
نت هم دیز یا بمول میشود که چراغ
های قرمز بالا
هم آن را نشان
میدهد .
در
شكل زير كه از
كتاب
دستور
مقدماتي تار و
سه تار
هنرستان
موسيقي ملي
نوشته روح الله
خالقي
چاپ 1356
گرفته شده
است اين علائم
را مشاهده
ميكنيد .
در
شكل زير نت
هاي روي ساز
تار را مشاهده
ميكنيد كه از
همين كتاب
(هنرستان
موسيقي )
گرفته شده است
.
تصوير
گرفته شده از
كتاب
دستور سنتور
فرامرز پايور
اما داستان
به اینجا ختم
نمیشود
بلکه
تازه از اینجا
شروع میشود . چون گوش
ما
علاوه بر این
هفت صدای اصلی
موسیقی
گاهی به
صداهایی در حد
فاصل این صدا
ها هم نیاز
دارد و
اینجاست که
تقسیم بندی های
جدیدی لازم میشود و بحث نیم
پرده و حتی
ربع پرده پبش
می آید .
وارد شدن به این
مباحث برای
افرادی که فقط
قصد داشتن
معلومات عمومی
از موسیفی را
دارند یعنی
هدف این
نوشته
ضروری نیست .
و فقط کافی
است بدانیم که
روی سازی مثل
تار یا سه تار
محل پرده ها توسط نخ هایی
از جنس روده ایجاد
شده اند و با فشار
دست در این
نقاط
طول سیمی که
مرتعش میشود تغییر پیدا
میکند ( کم میشود
) و در نتیجه نت
نواخته شده نیز تغییر میکند و
همانطور که
گفتیم
محل این پرده
ها در
فواصل مشخصی
از خرک یا شیطانک
قرار دارد . اما
وقتی به این
سازها نگاه میکنیم متوجه میشویم که فقط در
محل نت های
اصلی، این بند ها یا
پرده ها قرار
نگرفته اند
،بلکه گاهی بین دو
نت هم
از این بند ها یا
پرده ها کشیده
شده است
یعنی مثلا
بعد از پرده
نت " ر"
و تا قبل از
رسیدن به نت "
می " دو
پرده دیگر هم
قرار گرفته
است . (
شکل زیر )
و یا در دکمه
های پیانو بین برخی نت ها دکمه سیاه
رنگی قرار
داده شده است .(
شکل دکمه های
پیانو در بالای
همین نوشته ) وقتي يك
نت را نيم
پرده بالا
ببريم ( صداي
آن کمی
ريز تر ميشود ) گفته
میشود که آن
را " ديز" كرده
ايم و اگر نتي
را نيم پرده
پاين بياوريم
( صداي آن
کمی بم تر
ميشود )
و گفته میشود آن را"
بمل " كرده ايم
. در پيانو مطابق
آنچه در شكل
بالا هم
ميبينيد نتهاي ديز و
بمل را با رنگ
سياه مشخص
كرده اند .
اما در اینجا داستان
دیگری در موسیقی
پیش می آید که
تفاوت موسیقی
های مختلف ملل
جهان را رقم میزند و آن تاثیر
همین بخش ها یا
فواصل جزئی
است . و یا
تاکید بر روی
اجرای نت های
ویژه ای و نیز
روش های مختلف
ردیف کردن این
نتها برای
نواختن یک
قطعه موسیقی . برای
درک این موضوع
فرض کنید برای
نواختن یک
قطعه موسیقی
در پیانو برخی
دکمه های آن
را ( نت ها را )
قفل کنیم تا
نواخته نشوند
.
در موسیقی غربی
فقط فواصل نیم
پرده وجود
دارد یعنی صداها یا
روی خود هفت
نت اصلی آن میباشد
و یا نیم پرده
بالاتر و پایین
تر . و لذا از یک
نت دو
تا نت
دو
بعدی 12 فاصله
وجود دارد . اما در
موسیقی ایرانی
و برخی کشور
های دیگر
فاصله ربع
پرده هم وجود
دارد . در موسیقی
ایرانی از نت
دو تا دو بعدی به
جای 12
نت
تعداد 17 نت
وجود دارد . این
نت ها یا
صداها ی فرعی اگر چه
به گوش ما
خوشایند می آید
زیرا بدانها
عادت داریم ،
اما برای یک
گوش بیگانه با
این موسیقی
صداهایی
ناخوشایند به
حساب می آیند .
درست مانند صدای
برخی سازهای چینی
و ژاپنی برای
گوش ما .
پس با سازی
مانند پیانو
که با وجودیکه
پهنای وسیعی
از اصوات را
تولید میکند ( 9 اکتاو ) به دلیل آنکه
فواصل ربع
پرده در آن در
نظر گرفته
نشده است نمیتوان
بسیاری از
آهنگهای ایرانی
را نواخت زیرا در
این آهنگها از
ربع پرده
استفاده شده
است که
برای نواخته
شدن موسیقی ایرانی
در دسترس نیستند
. همانطور که
گفته شد
در یک پیانو
از نت " دو " تا نت "
دو " بعدی 12 کلید
یا 12 صدا یا نت وجود
دارد
در حالیکه در
موسیقی ایرانی و مثلا
در یک تار یا
سه تار
از نت " دو "
تا نت " دو "
بعدی 17
فاصله یا نت
وجود دارد . یعنی
اگر بخواهیم پیانو
را برای موسیقی
ایرانی بسازیم
و بتواند همان
7 اکتاو صدا را
هم تولید کند
باید
تعداد
کلید ها و در
نتیجه طول آن
را بزرگتر کنیم
که عملی هم نیست.
(
مفهوم اکتاو
را مجددا توضیح
میدهم . فرض کنید فرکانس
نت دو را به
عنوان مبنا 264 هرتز در
نظر گرفته باشیم
. وآن را نت " دو
" اول بنامیم
" یک
اکتاو بالاتر یعنی
نتی با فرکانس
دوبرابر که میشود 528
هرتز
به همین ترتیب
دو اکتاو
بالاتر یعنی
792 و سه
اکتاو بالاتر یعنی 1056 و ... که گفتیم
هر چه فرکانس
بالاتر برود
صدا زیر تر میشود
. پس وقتی میگوییم
وسعت صدای پیانو
7 اکتاو است یعنی
هفت نت متفاوت
دو را با زیر و
بمی متفاوت میتوان
با آن نواخت .
اولین نت دو
سمت چپ " C " بم ترین
صدا را دارد و
هر چه به سمت
راست برویم
صدای آن ریز
تر میشود . این در
حالی است که
در سازهای ایرانی
این وسعت به
سختی به
سه اکتاو میرسد . یعنی
تنها در
محدوده دکمه
های وسط پیانو .
تعداد نت های
هر اکتاو را
هم که گفتیم
در پیانو 12 تا میباشد
پس یک پیانوی
استاندارد
هفت ضربدر 12 کلید
دارد . که با
احتساب چهار
کلید اضافه
تعداد انها 88
عدد میباشد . (
به شکل زیر
دقت کنید
متوجه خواهید
شد )
دکمه
های یک پیانوی
استاندارد
اگر
کمی به ریاضیات
علاقه داشته
باشید و یا با
آن خیلی بیگانه
نباشیم
متوجه میشویم که برای
آنکه در طول 12
کلید یک
فرکانس دو
برابر شود باید
هر کلید تقریبا
1.0594 که
همان ریشه 12
عدد دو میباشد باکلید
قبلی خود
اختلاف داشته
باشد . این
امر در موسیقی
غربی
به عنوان یک
اصل استفاده
شده است .
رعایت این
نظم ریاضی در
موسیقی غربی
باعث شده است
که با این موسیقی
بتوان سنفونی
های بزرگ و پیچیده
و با استفاده
از ساز های زیادی
را
ساخته و
کنترل و
زمانبدی کرد
در حالیکه در
موسیقی ایرانی این امر
ممکن نیست .و
زمانبندی
بستگی به
دستگاههای
مختلف متفاوت
میشود .
این گام موسیقی
غربی به گام
معتدل یا
کروماتیک
معروف است .
پس
در موسیقی ما
هر اکتاو به 17
بخش تقسیم میشود و به
عبارتی از
فاصله های ربع
پرده هم
استفاده میشود
. امری که به دلیل
عادات شنوایی
ما مورد قبول
است اما از
نظر عادات
شنوایی غربیان صداهایی
خارج از نت
حساب میشوند . به همین
دلیل کوک کردن
پیانو برای
نواختن موسیقی
ایرانی امری
بسیار دشوار
است که
البته
متخصصان موسیقی
راههایی برای
آن یافته اند
از جمله با
حذف برخی نتهایی
که زیاد
استفاده نمیشود پیانو
را برای
نواختن یک
دستگاه ایرانی
کوک میکنند . البته
دستگاه ماهور
ما تقریبا
کاملا با گام
معتدل غربی یکی
است و با یک پیانو
به راحتی میتوان
در دستگاه
ماهور موسیقی
ایرانی نواخت
.
گام :
وقتی هشت نت دو ، ر
، می .. تا دو بعدی را
با کلید
های سفید پیانو
بنوازید ( با
استفاده از یکی
از سایتهای
ارائه شده در بالا
میتوانید این
کار را
همین الان با
کامپیوترتان
انجام
دهید ) شما یک گام
موسیقی
نواخته اید. اگر یک
قطعه موسیقی فقط با
استفاده از همین
نتها نواخته
شود این
قطعه حال و
هوای خاصی را
خواهد داشت . که اگر
با نتهای مرتب
شده به ترتیب
دیگری نواخته
شود دیگر آن
حال و هوا را
نخواهد داشت . تعداد نت
های یک گام و
فواصل بین
آنها
تعیین کننده
حال و هوای آن
گام میباشد . نت شروع هر
گام را تونیک
میگویند که در آن
گام اهمیت
دارد .
نت بعدی را
نت درجه دوم و نت بعد
را درجه سوم و ...
میگویند . و نت
درجه پنجم هر
گام هم در موسیقی
اهمیت دارد . گامها دو دسته
هستند ،
گامهای
کروماتیک و گامهای
دیاتونیک .
گام کروماتیک
12 نیم پرده دارد یعنی از
نت دو تا نت "
دو " اکتاو بعدی 12 نیم
پرده وجود
دارد .
در صفحه پیانو(
تصویر بالا ) این
مطلب را میتوانید
ببینید
یعنی پنج کلید
سیاه و هفت کلید
سفید ) این
گام میتواند
از هر نتی
شروع شود و به
صورت بالا
رونده یا پایین
رونده اجرا
شود .
اما گام دیاتونیک
شامل پنج پرده
و دو نیم پرده
میباشد .این
گام را میتوان
به دو قسمت
مساوی تقسیم
کرد که به هر یک
یک دانگ
( تتراکورد)
گویند .
گام دیاتونیک
به دو دسته ماژور و
مینور تقسیم میشود
که هر کدام
فواصل مخصوص
خود را دارند . حال اگر
برای نواختن
قطعه ای موسیقی
فقط از نت های
این گامها
استفاده شود که گفته
میشود این
قطعه در فلان
گام اجرا میشود یعنی این
قطعه خال و
هوای موسیقیایی
ویژه آن گام
را دارد .
در
دستگاه موسیقی
غربی یا گام
معتدل یا
طبیعی
هف نت اصلی
وجود دارد به نام
های دو ر
می
فا
سل
لا سی دو و
گفتیم (
در جدول ابتدای
نوشته ) که در این
گام
فواصل موسیقیایی
به صورت زیر
در نظر گرفته
میشود
بین
نت " دو " و " ر " یک پرده
فاصله
بین
نت " ر " و
" می " یک پرده
فاصله
بین نت " می " و " فا "
نیم
پرده فاصله
بین
نت " فا " و " سل "
یک پرده
فاصله
بین
نت " سل
" و "
لا " یک پرده
فاصله
بین
نت " لا " و " سی "
یک پرده
فاصله
بین نت " سی " و " دو " نیم پرده
فاصله
نت های دو ر
می
فا
سل
لا سی دو که از "دو
" شروع و به " دو
" ختم میشود را
گام دو
میگویند
در
موسیقی برای بیان
حالتهای
مختلف موسیقیایی
یا همان حال و
هوای موسیقی میتوان نقطه
آغاز گام را
در یک قطعه ، در نقاط
مختلف قرار
داد .
مثلا
گام دو ماژور
در موسیقی غربی با رعایت
اصل فاصله طبیعی یعنی پرده پرده نیم پرده پرده پرده پرده نیم پرده که همواره
باید رعایت
گردد
را به راحتی
با دکمه های
سفید پیانو از
دو تا دو بعد میتوان
نواخت . و نیازی
به دکمه های سیاه دیز و
بمل نخواهد
بود .
همانطور که
اشاره شد بدیهی
است آهنگهای
نواخته شده در
این گام و با این
نتها حال و
هوای ویژه خود
را خواهند
داشت .
اما اگر نقطه
شروع گام را " ر" قرار دهیم یعنی " ر
می
فا
سل
لا سی دو ر
" و از طرفی
بخواهیم فاصله
های طبیعی پرده پرده نیم پرده پرده پرده پرده نیم پرده هم حفظ
شود
ناچار برخی
نت ها را باید
کمی بالا برد (
دیز کرد ) و برخی
را کمی پایین (
بمل
کرد )
که میشود :
ر می فا دیز سل لا سی دو دیز ر
که
گام ر
ماژور
نامیده میشود و حال و
هوای موسیقیایی
خودش را دارد . (
دقت کنید که قاعده
پرده
پرده
نیم پرده پرده پرده پرده نیم
پرده
مراعات شده
است زیرا بین دو
نت اول یک
پرده فاصله
هست و بین نت
دوم یعنی می و
فا
برای آنکه نیم
پرده فاصله ایجاد
شود به ناچار نت فا دیز شده
است بقیه
را خودتان به
همین نحو
محاسبه کنید
تا مطلب را
فرا بگیرید .
برای درک بهتر
میتوانید
گام می
ماژور یا
سل ماژور و ... را
هم با همین
قاعده محاسبه
کنید .
بنابراین
اگر یک قطعه
موسیقی در
گام ر
ماژور برای پیانو
نوشته شده
باشد
شما با نتهای ر
ماژور
سرو کار دارید
و باید نحوه
قرار دادن
انگشتانتان
روی دکمه های
پیانو را هم
طوری
در نظر بگیرید
که بتوانید این
نتها را به
راحتی بر روی
پیانو بنوازید
. و اگر قطعه ای
موسیقی در گام
دیگر نوشته
شده باشد که
حال و هوای دیگری
هم خواهد
داشت
، باز
هم ترتیب نت
ها
متفاوت شده و
نحوه قرار
گرفتن انگشتان
دست شما هم باید
متناسب آن گام
باشد .
به
همین ترتیب میتوان
گامهای می
ماژور
، لا ماژور و ....
را درست کرد
که هر کدام هم
شرایط و حال و
هوای موسیقیایی
خودش را دارد .
معادل این
گامها در موسیقی
ایرانی
دستگاهها
قرار دارند .
دستگاههای
موسیقی ایرانی
خوب
حالا که کمی
با اصول موسیقی
آشنا شدیم برویم
سراغ موسیقی
خودمان
که علاوه بر
آنکه با داشتن
فواصل ربع
پرده
صداهایی ایجا
میکند که برای
گوش غربیان
خوشایند نیست
. به نوعی
از حصار ریاضی
و حساب و کتاب
موجود در موسیقی
غربی نیز
آزاد است و میتواند
اگر دلش خواست
کمی و
حتی بیشتر
دلبخواه عمل
کند ! . و
البته در مثال
شعری از
مولانا و خیام اشاره
شد که این به
مفهوم بی نظمی
نیست
بلکه شاید
بتوان گفت نظمی دیگر
است . و چون موسیقی
نیز یک سلیقه
شنوایی است ،
بنابراین این یک
امر کاملا منفی به
حساب نمی آید
و مزایایی هم
دارد . در موسیقی
غربی یک خط کش یا
محور
دقیق زمانی
وجود دارد که
همه سازها با
آن هماهنگ میشوند
و اگر سازی از
این زمان جلو
و عقب برود
همه چیز به هم
میریزد .
رهبر ارکستر
با آن چوب
کوچکش
همین وظیفه
مهم هماهنگی
را بر عهده
دارد . در جلوی
میز او نت همه
نوازنده ها
وجود دارد و در واقع
او نت همه
آنها را کنترل
و هماهنگ میکند
! ( براستی که
مغزی نیرومند
نیاز دارد .
اگر به حرکات
چوب دستی رهبر
یک ارکستر
دقت
کرده باشید
متوجه میشوید
که حرکات او
با آنچه در ان
لحظه
نواخته میشود
متناسب نیست زیرا در
واقع او کمی
عقب تر از
ارکستر نت ها
را میبیند و
فرامین
نواختن آنها
را صادر میکند
. ) اما در
موسیقی ایرانی
نوازندگان
ورزیده
در واقع با
هم گفتگو میکنند .
آنها میتوانند
هر حادثه غیر
منتظره ای را
جبران کنند و
باز همچنان با هم
هماهنگ عمل
کنند ! اگر سیم
ویولن پاره شد
. تار میتواند
مدتی بدیهه
سرایی کند تا
نوازده ویولن
دوباره به
صحنه باز
گردد
درست مثل یک
سخنران
که میتواند مدتی
سخنرانی را کش
بدهد یا
حتی کوتاه کند
. و رشته موسیقی
نیز پاره نمیشود
! (! سازی ماند ویولن که برای
اجرای نتهای ویژه
پرده بندی
نشده است قادر
است هر صدایی (
نت یا غیر نت )
را ایجاد کند لذا به
راحتی میتوان
فواصل مورد نیاز
موسیقی ایرانی
را هم با آن ایجاد
کرده و
دستگاههای ایرانی
را نواخت. )
بنابراین
وقتی
ما سازی مثل
تار یا سه تار
را در دست میگیریم
متوجه میشویم
که
اولا بجز نت
هایی که در
موسیقی غربی
وجود دارد یعنی به
عنوان مثال
همان دوازده
نت هر اکتاو ، تار ما میتواند
نت های
دیگری هم بنوازد
که اگر چه به
گوش غربیان
ممکن است خوشایند
نباشد اما ما
دوست داریم و
از شنیدن آنها
لذت میبریم . اگر
پرده ها را هم
را کمی جابجا
کنیم
باز هم صدای
ساز را میتوانیم
کمی تغیر دهیم
که این امر
باز هم برای
گوش و سلیقه
ما ایرانیان
خوشایند میباشد
. و به همین دلیل ما با این
دستکاریهای
جزئی میتوانیم
نغمات مختلفی
ازسازمان در
آوریم و به
عبارتی حال و
هوای صدای
سازمان را
عوض کنیم
. درست مانند
صدای یک انسان
که میتواند در
شادی و
غم
متفاوت باشد
. براین مبنا
موسیقی ما که
به صورت شنیداری
و از طریق
حافظه نیز
منتقل میشده
است آنهم در
خفا و ترس و
وحشت ! کم کم
توسط برخی
اساتید به
صورت
دستگاهها و ردیفهایی
منظم و دسته
بندی شده اند .
و البته همه
آنها حاصل
تجربه موسیقیایی
هزاران ساله این
سرزمین هستند
و مخترع
و سازنده
مشخصی ندارند
که بتوان گفت
فلان دستگاه
را فلان شخص
ساخته یا
ابداع کرده
است . اصطلاح
دستگاه نیز در
زمان قاجار رایج
بوده است و
نشان دهنده
وضعیت
انگشتان دست
بر روی پرده
های ساز برای
نواختن هر
قطعه یا
مقامی
از موسیقی
بوده است . (
گاه یعنی
محل و
دستگاه یعنی
محل دست ) و
آنچه ما امروز
دستگاه میگوییم
آن زمان مقام
گفته میشده
است
که
شامل چند
گوشه میباشد که گوشه
خود شامل تعدادی
ردیف میباشد . گوشه ها
معمولا از صدای
بم به سمت ریز
میروند . بم ترین
آهنگ ابتدای
قطعه را هم
درآمد گویند .
دستگاههای
موسیقی ایرانی
:
در
موسیقی
دستگاهی ایرانی
بجای گام از
مفهوم
" دانگ "
استفاده میشود
. که با
اتکای به آنها
دستگاههای
موسیقی ایرانی
و ردیف های آن
ساخته میشود . دانگ یعنی چهار نت
پشت سر هم مثلا دو ر
می
فا . بنابراین در موسیقی
ما نیز
بر مبنای اینکه
گام را از کجا
و با چه فاصله
ای شروع کنیم حال و
هوای موسیقی
متفاوت میشود
. ( حتما شنیده اید
که گفته میشود
صدای فلان
خواننده شش
دانگ است . این یعنی
حنجره
او میتواند
فاصله 24 نت را ادا
کند که
صدای بسیار
قدرتمتدی است
)
هفت
دستگاه اصلی
موسیقی ایرانی
عبارتند از ماهور
، شور ،
سه گاه ،
چهارگاه ، همایون
، راست پنجگاه
، نوا
دستگاه
ماهور
همانطور که در
قبل اشاره شد
کاملا منطبق
بر گام طبیعی
موسیقی غربی است . این
دستگاه از
گسترده
ترین
دستگاههای
موسیقی ایرانی
است که حدود 50
گوشه دارد .
گوشه نیز بخش فرعی
دیگری در بین
دانگ ها میباشد
. ماهور
حال و هوایی
شاد ، پر شور ،
حماسی دارد . چون
کاملا با گام
موسیقی
غربی همسان
است
بنابراین همه
نغمات دستگاه
ماهور
را میتوان با
سازهای غربی
هم نواخت زیرا
نت هایی که در
این دستگاه
استفاده میشود همان
هفت نت
اصلی
دو ر می فا سل لا سی دو میباشد و نتهای
فرعی آن نیز
همه نیم پرده
کمتر یا بیشتر
میشوند .
که همه با یک
ساز مانند پیانو
هم قابل
نواختن میباشد
.
بنابراین
صدای موسیقیایی
دستگاه ماهور
برای گوش یک
شنونده غربی
هم آشنا ست و
صدای خارجی در
آن مشاهده
نخواهد کرد .
از ویزه
گی های دیگر
دستگاههای
موسیقی ایرانی یکی نت شاهد آن
دستگاه است . یعنی
نتی که بیشتر
بر روی آن تاکید
میشود
. در
دستگاه
ماهور
این نت
" دو "
میباشد . و نت با
اهمیت دیگر نیز
نت ایست
یا نتی است
که قطعه
به آن متوقف
میشود .
دانگ
اول دستگاه
ماهور نت های سل لا سی دو و نت
شاهد آن
" دو " میباشد
. گوشه
دلکش
از دستگاه
ماهور
دارای نت
شاهد "سل" میباشد و گوشه
داد
دارای نت
شاهد "
ر " . تصنیف زیبای
مرغ سحر
در دستگاه
ماهور میباشد
.
نکته
: آواز واژه ای
بوده است که
در گذشته به
دستگاه گفته میشد و نباید
آن را با آوازی
که از حنجره یک
خواننده بیرون می
آید اشتباه
کرد .
بنابراین
اگر شنیدید که
موسیقی امروز
ایرانی از 7
دستگاه اصلی و
5 آواز تشکیل
شده است تصور
اشتباهی نکنید
.
البته
آواز به معنی
صدای خواننده
نیز
برای خودش
دستگاه و دسته
بندی ویژه ای
دارد
که مورد بحث
این نوشته نیست
اما برای آشنایی
با آن این
ویدئو میتواند بسیار
به شما کمک
کند .
شناخت
دستگاههای
موسیقی ایرانی
بدون آگاهی بر
این نت ها و
قواعد و
صدای آنها
مقدور نیست که این
امر نیز به
سالیان دراز
تلاش نیازمند
است . اما حتی
بدون آنکه به این
امور فنی آگاه
باشیم
اگر مدتی
نواهای مختلف
این دستگاهها
را با هدف یاد
گیری بشنویم میتوانیم
کاملا به برخی
تفاوتها و حال
و هوای آنها پی
ببریم .
به عنوان
نمونه و تمرین
این چند قطعه
سه تار
که به صورت
آموزشی و توسط
استاد
ذوالفنون در
دستگاه ماهور
نواخته شده
است را ابتدا
بارها ( دست کم
بیست بار ) گوش کنید
. سپس این چند
قطعه را هم در
دستگاه همایون
گوش کنید . به راحتی
تفاوت آنها را
احساس خواهید
کرد .
چند قطعه
کوتاه آموزشی با سه
تار در دستگاه
ماهور
توسط استاد
ذوالفنون
چند قطعه
کوتاه آموزشی با سه
تار در دستگاه
همایون
توسط استاد
ذوالفنون
توجه
کنید که شناخت
این
دستگاهها بر
اساس نت های
به کار رفته
در اغاز و
پایان و نیز
در طول قطعه
میباشد ( مانند محل
قرار گرفتن
دست روی پرده
ها در
تار و سه تار ) و تنها با تکیه
بر ترانه ها و
ملودیهایی
که بر اساس
آنها ساخته
شده نمیتوان
بخوبی این
دستگاهها را
از هم تشخیص
داد . اما برای
شروع به کار و
علاقمند شدن
به ادامه ی
شناخت
موسیقی
ایرانی آن هم
در سطح
مقدماتی و
آشنایی
ابتدایی ، میتوان
به این گونه
اموزش ها
مراجعه کرد ( اموزش
بر اساس
خواندن
ترانه ها و
اوازهای
معروف ساخته شده
در این
دستگاهها که در
ویدیوی
" نگاهی کلی
به موسیقی و
موسیقی
ایرانی "
با آن آشنا
میشوید ) |
علائم
تغيير دهنده
فواصل موسيقي
بكار |
كرون |
سري |
دوبل
بمل |
بمل |
دوبل
ديز |
ديز |
برگشت
به حالت
استاندارد |
ربع
پرده پايين |
ربع
پرده بالا |
دو
نيم پرده
پايين |
نيم
پرده پايين |
دو
نيم پرده
بالا |
نيم
پرده بالا |
|
تاريخچه
پيدايش خط
موسيقي
در
قرن یازدهم میلادی
یک کشیش
فرانسوی مقیم
ایتالیا به
نام گوئید د
آرتسو
(Guido d Arezzo 990-1050) آهنگی
برای یکی از
سرودهای مذهبی
کلیسا به نام سن
ژان ساخت و
برای یادگیری
بهتر آن برای
شاگردان در
آموختن اصوات
موسیقی ،حروف اول
هر مصرع این
سرود را به
عنوان علامتی
برای نمایش هر
یک از اصوات
انتخاب کرد .
به
این صورت : “Ut
queant laxis Resonare fibris Mira gestorum Famuli tuorom Solve poluti Labrieatum sancta johannes” (حرفهای
مورد نظر با حروف
بزرگ تایپ
شده) از آن به
بعد این حروف
برای نشان
دادن صداهای
موسیقی مرسوم شد : Ut, re. mi, fa, sol, la. نتهای
ابداعی آرتسو
شش تا بودند
که بعدا” نت “سی”
به آنها
افزوده شد و
نت ut برای
سهولت در نت
خوانی به Do تغییر
پیدا کرد.
از
دیگر خدمات
ارزشمند این
کشیش میتوان
به ابداع چهار
خط حامل وبرای
نگارش نت و
حدود دامنه آنها
اشاره داشت .
البته فیلیپ
دوویتری
(Philippe de Vitry 1361-1291) فرانسوی
شاعر و
آهنگساز و
تئورسین موسیقی
در از
بنیانگذاران
روشهای امروزی
نت نويسي است.
اسحق
کندی نویسنده
کتاب “الرساله الکندی
فی الموسیقی”
در مورد اسامی
نغمات از
حروف
ابجد
استفاده کرد و
این در حالی
است که اروپاییان صد
سال بعد با آن
آشنا شدند و
آن را تکمیل
کردند. به هر
صورت، به نظام
نت نویسی که آرتسو
ابداع کرد
نظام هجایی میگویند
که در فرانسه
و ایتالیا و
بعدا” به تبعیت
از فرانسه
در ایران باب
شد.
اما
در نظام الفبایی
اولین نت نت “لا” است
که اولین حرف
الفبای لاتین
است:
A B C D E F G
لا
سی دو ر می فا
سل
در
آلمان و اتریش
نت دوم “سی” را با H نشان میدهند
و حرف B نمایانگر Si b است.
این
ویدئوی مفید
را ببینید :
https://www.youtube.com/watch?v=-dihysqLWkQ
منابع
:
تئوري
موسيقي
مصطفي كمال
پورتراب
آموزش
تار و سه تار روح
الله خالقي
آموزش
تار و سه تار جلال
ذوالفنون
دستور
سنتور
فرامرز
پايور
ياداشتها
و جزوات درسي
موسيقي
روان شاد
همسر نازنينم
افسانه
و برخی منابع
متفرقه و
اطلاعات و
تجارب شخصی
مظفر
شريعتي
تير ماه 89
در
صورت تمایل
بخوانید :
آیا
استفاده از
ساز های
نامتعارف و ابداعی
در موسیقی
درست است ؟ مصاحبه
ای با دکتر
ارژنگ ناجی دکترای
فیزیک ،
سازنده و
نوازنده تار